Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری آریا - احمد خلیلی عقیده داشت نسل دوم نقاشان قهوه‌خانه‌ای به فکر ابداع شیوه‌های جدید نبودند و نخواستند از خط سیر استادانی چون قوللر آقاسی و مدبر، منحرف شوند.
به گزارش شهر، سه اثر نقاشی قهوه‌خانه‌ای از استاد احمد خلیلی با موضوع عاشورا و قیام مختار به زودی به ثبت ملی می‌رسند. خلیلی از جمله نقاشان قهوه‌خانه‌ای است که آثار ارزشمند او در موزه هنرهای معاصر تهران، موزه نیاوران، موزه سعدآباد و موزه آزادی نگهداری می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از جمله آخرین نقاشان قهوه‌خانه‌ای بود که سال 1387 در سن 64 سالگی درگذشت.
احمد خلیلی سال 1322 در شهر قزوین به دنیا آمد و از چهارسالگی در تهران زندگی کرد. او سال‌های کودکی را با نقاشی و کنده‌کاری روی چوب گذراند و آشنایی‌اش با نقاشی قهوه‌خانه‌ای در نوجوانی و با ورود به کارگاه نقاشی مرشد محمد نقاش شکل گرفت. احمد نوجوان در کنار حسین قوللر آقاسی، محمد مدبر، حسن اسماعیل‌زاده، عباس بلوکی‌فر و حسین همدانی، فنون نقاشی قهوه‌خانه‌ای را فرا گرفت. او تا سن 24 سالگی نزد این اساتید تئوری و اجرای فنون نقاشی قهوه‌خانه‌ای را آموخت.
او از سال 1354 به‌عنوان نقاش دکور به استخدام رسمی سازمان رادیو و تلویزیون درآمد و تا سال 1374 که بازنشسته شد در کنار کار اصلی خود، نقاشی قهوه‌خانه‌ای را ادامه داد.
همان‌طور که از نام نقاشی قهوه‌خانه‌ای برمی‌آید، پایگاه شکل‌گیری و محل استفاده از آنها در قهوه‌خانه بود، اما با کم شدن رونق آنها به مرور استفاده از این نقاشی‌ها و پرده‌خوانی هم روبه فراموشی گذاشت. در سال 1372 شهرداری تهران اولین قهوه‌خانه سنتی در میدان راه‌آهن را تأسیس کرد و این قهوه‌خانه از احمد خلیلی دعوت کرد تا در جایگاهی ویژه اقدام به خلق اثر کند. خلیلی تا زمان فوت خود این کار را ادامه داد و در حضور مردم به نقاشی در قهوه‌خانه پرداخت.
سال 1372 اولین نمایشگاه گروهی نقاشان قهوه‌خانه‌ای برگزار شد و مورد استقبال زیادی واقع شد. آثاری از خلیلی هم در این مجموعه به نمایش درآمد و او تا پایان عمر در چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی، سه دوره سالانه نقاشی ایران و... شرکت کرد. موزه‌ هنرهای معاصر فلسطین نیز هم‌زمان با چهلمین روز درگذشت این هنرمند، یکی از گالری‌های خود را به‌نام این چهره‌ پیشکسوت نقاشی قهوه‌خانه نام‌گذاری کرد.
مرشد ولی‌الله ترابی که در مراسم یادبود این هنرمند بخش‌هایی از نبرد «رستم و دیو سپید» را بر اساس یکی از تابلوهای نقاشی احمد خلیلی پرده‌خوانی کرده بود درباره احمد خلیلی گفته است: «سال‌ها پیش در قهوه‌خانه‌ سنتی آذری احمد خلیلی را می‌دیدم که نقاشی می‌کرد. یکی از روزها، زمانی که ایشان مشغول نقاشی پرده امام حسین (ع) و علی‌اصغر (ع) در کربلا بود. وقتی به صحنه شهادت حضرت علی‌اصغر (ع) رسید، دیدم که اشک از دیدگانش جاری شد، زیرا او با عشق و علاقه کار می‌کرد و اهل تملق و چاپلوسی نبود.»
احمد خلیلی در مصاحبه‌ای درباره دلیل به‌روز نشدن نقاشی قهوه‌خانه‌ای گفته بود: «از سالها پیش شاگردان پیشکسوتان این هنر تصمیم گرفتند تا به نوعی از خط سیر پیشینیان خود برنگشته و راه آنها را ادامه دهند. این گروه از هنرمندان که به نوعی قسم‌خوردگان این شاخه هنرهای تجسمی محسوب می‌شدند، هرگز در اندیشه ابداع روش یا شیوه‌های نوتری نیفتادند و نخواستند که از خط سیر استادانی چون «قوللر» و «مدبر» منحرف شوند.... من به‌عنوان یک نقاش قهوه‌خانه‌ای که سالهاست در این رشته فعالیت کرده‌ام، همواره خواستار به وجود آوردن یک روش ابداعی در این زمینه بوده‌ام، اما عملا به من ثابت شده است که یک دست صدا ندارد و این حرکت هنری تنها با یک نقاش، ثمر نمی‌بخشد. اگر واقع‌بینانه به این امر نگاه کنیم، به‌خوبی درمی‌یابیم که نقاشی قهوه‌خانه‌ای نیز مانند سایر هنرها با گذشت زمان، محتاج یک تحول بزرگ بود که البته این مهم هرگز محقق نشد. شاید به این خاطر که نقاشی قهوه‌خانه‌ای از اماکن آکادمیک مثل دانشگاه‌ها به دور بود و نتوانست طیف مشتاقان خود را از پشت میز و نیمکت‌های دانشگاه و به شکل آکادمیک کسب کند. به این خاطر در جوامع امروزی از این نوع نقاشی همواره به عنوان یک هنر سنتی یاد می‌شود و در تمام این سالها که از عمر پرافتخار این رشته می‌گذرد، هیچ پیشرفتی در زمینه نوگرایی موضوعی به وجود نیامده است.»
به گزارش شهر و به نقل از هنرآنلاین، خلیلی به غیر از نقاشی قهوه‌خانه‌ای تجربه‌های هنری دیگری نیز داشت. او در شهریورماه 1386 و یکسال قبل از درگذشت، درباره‌ کار هنری خود گفته بود: «شعر گفته‌ام اما شاعر نیستم. مجسمه ساخته‌ام اما مجسمه‌ساز نیستم. کاریکاتور کشیده‌ام اما کاریکاتوریست نبوده‌ام. مطلب و مقاله‌ بسیار نوشته‌ام اما نویسنده نیستم. با حروف و کلمات اشکال و خطوط بدیعی خلق کرده‌ام، با این حال تایپوگرافیست هم نیستم. آثار بسیار دقیق و زیبا از نقاشی قاجاریه مو به مو کپی کرده‌ام، اما نقاش قاجاری نیستم. ده‌ها تابلوی رنگ و روغن به سبک و سیاق سورئال کشیده‌ام بی‌آنکه شناختی از آن مکتب داشته باشم. از ذهنیات رویاها و خواب‌های خودم نقاشی کرده‌ام، بی‌آنکه سورئالیسم باشم... این همه را گفتم و نوشتم تا تو بدانی صدها تابلوی قهوه‌خانه‌ای کار کردم بی‌آنکه نقاش قهوه‌خانه‌ای باشم!»

منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: نقاشان قهوه خانه ای نقاشی قهوه خانه ای احمد خلیلی ام اما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۱۰۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم

گردان‌های حضرت علی‌اصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهان‌های عمل‌کننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعت‌های نخست درگیری تعدادی از تانک‌های دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رمل‌های فکه آغاز شد.

به گزارش ایسنا، حسین اسکندرلو دوازدهم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران به دنیا آمد. در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ از اولین کسانی بود که با تصرف پادگان تسلیحاتی خیابان پیروزی تهران، به مردم کمک کرد.

پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمان‌های مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در «گردان ۷» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه‌ها شد و در سمت‌هایی چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پل‌ذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردان‌های سلمان، زهیر و علی‌اصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ درعملیات «سیدالشهدا (ع)» منطقه «فکه» بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید.

سردار ابوالفضل مسجدی از همرزمان شهید حاج حسین اسکندرلو و مسئول روایت‌گری و زیارت‌گاه‌های کل سپاه در گفت‌وگو ایسنا، درباره لحظه شهادت این فرمانده شجاع و عملیات «سیدالهشدا(ع)» می‌گوید: این عملیات روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرک» عراق به مرحله اجرا درآمد. عراقی‌ها توانسته بودند در این زمان تا نزدیکی‌های «فکه» و «تپه سبز» پیشروی کنند. اگر جلوی عراقی‌ها گرفته نمی‌شد می‌توانستند تا جاده اندیمشک ـ اهواز بیایند. به همین خاطر، حاج علی فضلی که آن زمان فرماندهی گردان‌های لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت، تمامی فرمانده گردان‌ها را در ساختمان نجف اشرف فرا خواند و به آنها یادآور شد که نیروی زمینی سپاه به ما تکلیف کرده است تا عملیاتی برای مقابله با پیروی دشمن انجام بدهیم.

این فرمان باید در کمترین زمان ممکن انجام می‌شد. از آن‌جایی که مدتی عملیاتی در منطقه طراحی و اجرا نشده بود تعدادی از نیروها در حال بازگشت به تهران بودند. حاج حسین، خیلی زود کسی را به راه‌آهن فرستاد تا بچه‌ها باز گردند. طرح و نقشه عملیات در ۴۸ ساعت ریخته شد. در خاطرم هست که ۶ گردان از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) برای انجام این عملیات آماده شدند. گردان «علی‌اصغر» به فرماندهی حاج حسین اسکندرلو، گردان «المهدی» به فرماندهی شهید حسنیان، گردان «علی‌اکبر» به فرماندهی برادر تقی‌زاده، گردان «زینب» به فرماندهی حاج خادم و گردان «قاسم» به فرماندهی غلامی آماده شدند. نیروهای حسین اسکندرلو در اردوگاه «فرات» در دزفول مستقر بودند.

گردان‌های حضرت علی‌اصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهان‌های عمل‌کننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعت‌های نخست درگیری تعدادی از تانک‌های دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رمل‌های فکه آغاز شد. در این درگیری‌ها حدود ۹۷ تن از نیروهای گردان علی‌اصغر به شهادت رسیدند. با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش و در گردانی که نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود به شهادت رسید.

من یک سرباز به نام «شهید صالحیان» داشتم که حاج حسین بسیار با او احساس دوستی می‌کرد. به همین خاطر از من خواست تا صالحیان همراهش باشد. پس از شهادت حاج حسین، من از شهید صالحیان شنیدم که حاج حسین اسکندرلو شب پیش از شهادتش گفته است: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون می‌خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ کنیم دشمن تا جاده اندیشمک ـ اهواز پیش خواهد آمد.»

به گزارش ایسنا، در این عملیات همچنین شهیدان «سیدمهدی اعتصامی»، «سیدمجتبی زینال الحسینی»، «اصغر کاظمی»، «علی دهقان سانیچ» و «سعید منتظری» از جمع همسنگران تخریب‌چی لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در بازگشایی معبر برای رزمندگان به فیض شهادت نائل آمدند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
  • هدف گذاری شیلات گیلان بر روی توسعه آبزی پروری با تکنولوژی‌های برتر
  • هادی‌زاده مسئول برگزاری روز ملی پارالمپیک شد
  • یک «نقاشی» چگونه راز ساخت اهرام مصر را فاش کرد؟ (+عکس)
  • داور لیگ برتری استعفا داد
  • زیبایی نقاشی خداوند در طبیعت زیرکوه
  • وقتی بازیکنان رئال مادرید، طرح های نقاشی شده چهره خود را مشاهده می کنند / فیلم
  • دیدار مردمی اصغر جهانگیر در حرم شاه عبدالعظیم حسنی
  • علی اصغر حسن زاده: تفکر ما سورپرایز کردن تیم ها در جام جهانی است!
  • گرامیداشت سالروز تولد سیمین دانشور برگزار شد