مراقب یادگارهای ادبی احیا شده پایتخت باشیم
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۲۳۸۲۷
به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛دزاشیب، کوچه رهبری، بنبست ارض در روزهای اخیر شاهد تلاش مسئولان برای برگرداندن بخشی از هویت فرهنگی کلان شهر تهران به این شهر بود.
آنها که تأکید دارند سرمایههای فرهنگی شهری، چون تهران بخشی از داشتههای این شهر است در سالروز تولد سیمین دانشور تلاش کردند تا خانهای که محل زندگی وی و جلال آل احمد بوده است را به مکان مناسبی برای آشنایی هر چه بهتر و بیشتر اقشار مختلف جامعه با بخشی از داشتههای فرهنگی کشورمان تبدیل کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانه موزه سیمین دانشور و جلال آل احمد، خانهای است که جلال آل احمد طرح ساخت آن را در ۶۷ سال قبل کشیده و اجرایی کرد. این خانه با درآمد حاصل از معلمی و نویسندگی ساخته شد به عبارت دیگر از پایه روی ستون فرهنگ استوار شده است .
این خانه مکانی بوده که نویسندگان و شاعران شناخته شده کشورمان بارها و بارها به آن رفت و آمد داشتند در اصل این خانه علاوه بر آنکه محل زندگی سیمین دانشور و جلال آل احمد بوده است، پاتوقی برای اهالی فرهنگ و ادب کشور بود.
لازم به ذکر است؛ خانه جلال آل احمد پس از کش و قوسهای زیاد با همکاری ورثه به گونهای مرمت شده است که وجود جلال آل احمد و سیمین دانشور در گوشه گوشه آن احساس میشود. مجسمه سیمین دانشور روی صندلی که در بالکن این خانه قرار گرفته به گونهای است که گویی این بانوی ادبیات کشورمان همچنان زنده است و چشمانتظار حضور علاقمندان بازدید از خانه موزه است.
مجسمه جلال آل احمد نیز در طبقه دوم خانه موزه به چشم میخورد علاوه بر این قابهایی که عکس سیمین دانشور و جلال آل احمد در درون آنها قرار گرفته است در اکثر کنار گوشههای خانه دیده میشود.
تابلوی مونالیزای سیمین نیز روی دیوار یکی از اتاقهای خانه موزه جلال آل احمد و سیمین دانشور دیده میشود.
کتابهای جلال آل احمد و سیمین دانشور برای عرضه به علاقمندان بازدید از خانه موزه آنها بر روی ویترینی قرار گرفته است، البته کتابخانه جلال آل احمد نیز در بخشی از این خانه موزه دیده میشود.
حیات خانه موزه جلال آل احمد و سیمین دانشور نیز رنگ و روی سنتی خودش را حفظ کرده و آدمی را به گذشته میبرد. این حیات با گلهای خوش رنگی که در پیرامون حوض میانی قرار گرفتهاند احساس خوبی را به بازدیدکنندگان منتقل میکند.
خانه نیما یوشیج نیز در نزدیکی خانه موزه سیمین دانشور و جلال آل احمد قرار گرفته است ، در حالیکه اهالی محل خواستار رسیدگی به وضعیت این خانه تاریخی هستند، حسینی مکارم، سرپرست شهرداری تهران در مراسم افتتاح خانه موزه سیمین و جلال خبر داد که اعتبار لازم برای خرید این خانه تأمین شده و شهرداری تهران تلاش میکند که در قالب طرح برگرداندن بخشی از هویت شهر تهران به این شهر، خانه پدر شعر نوی فارسی را نیز به همان شکلی که خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد مرمت شده است، بازسازی کند. این خانه نیز در ماههای اخیر حاشیههای زیادی داشته است.
ما نیز به همین واسطه به سراغ احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) رفتیم تا لزوم مرمت خانه اهالی فرهنگ و ادبیات و تبدیل کردن آنها به خانه موزه را جویا شویم.
محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران به خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛گفت: مهمترین ظرفیت هر شهری میراث فرهنگی آن شهر است است. قطعا حفاظت از خاطرهها و میراث تاریخی شهر، سرمایه شهر برای آینده حفظ میکند.
رئیس ایکوم ایران گفت:تمام ارزشهای خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد برعکس بسیاری از خانهها مورد حفاظت و نگهداری قرار گرفته است و امید است که مانند اسمش خانه موزه بماند.
وی بابیان اینکه به نظر میرسد که همه ورثه در روند تبدیل خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد با خانه موزه همکاری کردهاند، ادامه داد: درباره خانه نیما یوشیج نیز باید مالک و مسئولان امر با هم همکاری کنند، از شهرداری هم میخواهیم که این خانه را تملک کند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: میراث فرهنگی ادبیات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۲۳۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانه موزهای در تهران که نماد عقل و عشق است
عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق.
به گزارش ایسنا، در حیاط خانه مرسدس بنز ۲۳۰S سبز رنگ مدل ۱۹۶۶ شهید مطهری در سایه کاج بلند خیابان شهید کلاهدوز پشت دیوار آجری به خواب عمیق فرو رفته است. این ماشین از ادریبهشت 1358 دیگر روشن نشده است. شاید باور نکنید ماشینها و همه اشیا میتوانند مانند همه انسانها داستانی داشته باشند که شاید قلمی بخواهد روایتشان کند. یک ماشین میتوانند در دل حوادث تاریخی نقش آفرینی کند و همان مدل ماشین میتواند آروزهای یک خانواده را به دره ببرد. ماشین بنزی که در حیاط خیابان شریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه صدرا به خواب طولانی رفته است ماشین بنزی است که در زمره نخستین تولیدات S کلاس مرسدس است. آن شهید این خودرو را هفت سال قبل از شهادتش در تاریخ ۲/۳/۱۳۵۱ از شخصی به نام آقای ابراهیم زین العابدینی ساکن یوسف آباد تهران خریداری کرده است.
البته از این ماشین روایت جالب و درس آموزی هم وجود دارد که نشان دهنده سبک زندگی استاد است. نخستین روایت برمیگردد به آستانه پیروزی انقلاب در سال 1357 که شهید مطهری برای سخنرانی قصد داشت به دانشگاه تهران برود این ماشین، همان ماشینی است در خاطرات شهید مطهری آمده است و به نوعی نشان دهنده سبک زندگی استاد است. آنروزها برعکس امروز، دانشجویان به ساده زیستی افراطی تمایل داشتند و حسایست آنان نسبت به روحانیون بیشتر از دیگران بود.
علامه مطهری به همراه علی مطهری و عی لاریجانی با ماشین بنز استاد، ایشان را به دانشگاه صنعتی شریف بردند. این در حالی بود برخی اعتراضها نسبت به اینکه چرا استاد مطهری ماشین بنز دارد شنیده میشد. دم در دانشگاه که رسیدند، یکی از افراد همراه، به ایشان پیشنهاد کرده بودند که از ماشین پیاده شوند و بقیه راه را پیاده بروند. تا یک موقع ماشین ایشان را نبینند که جوّی علیه ایشان درست شود. علامه با این پیشنهاد مخالفت کردند بلکه خواستند با ماشین تا جلوی در سالن بروند. تا تظاهر به ریا نشود و همانگونه هست جلوه کند.
همانطور که روایت ماشین از ذهنم گذشت ماشین را رها میکنم تا خواب دیرین 45 سالهاش آشفته نشود. از سنگفرش حیاط وارد خانهای میشوم که در سکوت بهاری آفتاب نیمروزی خاطراتش را مرور میکند.
این خانه روزگاری محل رفت و آمد چهرههای نام آشنایی بودند که در اوراق تاریخ نام بلندی دارند. بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب، آیتالله طالقانی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر علی شریعتی و بسیاری از روحانیون و شخصیتهای دیگر.
خانه در دو طبقه بنا شده است که در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم کتابهای آن شهید به نمایش درآمده است. طبقه پایین شامل یک حال و پذیرایی بزرگ است که پس از بازسازی حالت نگارخانه گرفته است. نشان از خانه روحانی ندارد. اما برای اینکه زندگی استاد با تصاویر و وسایل به تصویر کشیده شود چارهای به بازسازی نبود. عکسهایی که از استاد در خانه و موزه نصب شده است بیش از دیگر عکسهای استاد، عکس علامه طباطبایی و حضرت امام چشمنوازی میکند.
به گفته علی مطهری بسیاری از کتاب شهید مطهری در طبقه دوم نوشته شده است. کتابهای «نظام حقوق زن در اسلام»، «مساله حجاب»، «علل گرایش به مادیگری» و «امدادهای غیبی در زندگی بشر» جزو این آثار است. طبقه دوم شامل راهرویی است که به دو اتاق منحصر میشود اتاق مطالعه پنجره بزرگ رو به خیابان و پشت به خیابان دارد. نور به راحتی به خانه روشنی میبخشد. در گوشه اتاق تخت با روکش قدیمی میتوان دید که بازدیدکنندگان را یاد خانه هر پدربزرگ و مادربزرگ میاندازد. عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. از تفسیر کبیر قرآن گرفته تا مجموعه رسایل فلسفی ملاصدرا. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق. خدایا به ینگونه معرفتها برکت عطا کن. استاد جمع عقل و عشق بود. این عشق زمین و الهی نداشت و به صورت توامان بود. یادی از گفتگوی که همسر استاد با یکی از خبرنگاران کرده است می افتم که در این گفتوگو گفته است. به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمههای شب بود. ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند. میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچهها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند. بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند. یادم نمیآید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم. بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچهها اهمیت می دادند..
با خود میپرسم مگر مرد خدا میتواند چیزی غیر از این باشد نگفتهاند مردان خدا شیران روز و پارسیان شباند. یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان میگوید: از ویژگیهای آن مرحوم، تقید و علاقه فراوان ایشان بود به ذکر و دعا و بیداری شب. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی میکردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمؤمین علی علیه السلام می باشم، آن حضرت به تو دستور داده اند به پاخیز و نماز شب به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند.
در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود: «هذه برائة لک من النّار»؛ این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ است. من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی علیه السلام با زمان ما، متحیر نشسته بودم که در همان حالت تحیر، مرحوم آیت اللّه مطهری مرا از خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.
ایوان دلگشا خانه دلبری میکند و مشرف به حیاط و درخت کاج است که پرندگان گوناگون را میزبانی میکند و شاید پس از اندیشهای طولانی و فلسفی ویا غم روزگار خوردن در ایوان مشرف به درخت کاج گیر و سنگفرش و هوای تازه نعمتی باشد.
اما این مرد عشق و عقل در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ و پس از خروج از خانۀ دکتر یدالله سحابی، توسط محمد علی بصیری عضو گروه فرقان از فاصله حدود دو متری با سلاح رولور به شهادت رسید. تا مصداق این آیه سوره آل عمران شود که خداوند درباره شهدا میفرماید؟ وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
انتهای پیام